top
قصه کربلا | واحد کار محرم

قصه کربلا | واحد کار محرم

قصه کربلا | واحد کار محرم
ماه‌ محرم و ماه صفر ماه‌های قتل و عام نوه‌های پیامبر(ص) در کربلا هست. یادآوری فاجعه قصه کربلا یک بخش خیلی مهمی از ایمان شیعیان هست و درسهای بزرگ و با ارزشی از اتفاقات این فاجعه می‌توان استخراج کرد.
باید از این رویداد تاریخی بهترین استفاده را کرد و درس آزادگی، جوانمردی یاد خدا و نیکوکاری را به کودکان داد.شاید فقط تعریف داستان کربلا برای کودک کمی خسته کننده باشد، با بازی و قصه گویی سعی کنید کاری کنید تا ملکه ذهن شود و درک آن لذت بخش شود.محرم فرصت برای هم صحبتی با کودکان هست. بهانه‌ای هست تا با قصه کربلا چگونه فکر کردن و نتیجه گرفتن را یاد دهیم.
قصه‌ کربلا را بصورت داستان برای بچه‌ها تعریف کنید. در آخر از آنها بپرسید کدام قهرمان داستان را بیشتر تحسین می‌کنند و چرا؟ در مورد  درسی که در محرم یاد می‌گیریم، مفهوم فداکاری و ایمان با بچه‌ها بحث کنید.
 
 
 
یک درس از قصه کربلا “ایستادگی برای حقیقت”
خدا امامان را انتخاب کرد تا ما را هدایت کند.امام حسین (ع) نمی‌خواست راه یزید را برود و در برابر او ایستاد و گفت فقط اطاعت خدا را می‌کند.یزید اسلام را به مسخره گرفته بود. فرامین پیامبر (ص) را انجام نمی‌داد و از مردم می‌خواست بجای اطاعت از قوانین خدا از قوانین او اطاعت کنند. از امام حسین (ع) خواست با خواسته‌های او موافقت کند اما امام حسین هیچ وقت هیچ قولی به او نداد.او راه درست را اطاعت از خدا می‌دانست و بیعت با یزید را رد کرد. یزید با او دشمن شد و نقشه قتل ایشان را کشید.
 
هر سال در ماه محرم با تکرار قصه کربلا ما ایستادگی و شجاعت امام حسین (ع) را یادآوری می‌کنیم. بخاطر اینکه این جوانمردی باعث شده تا به امروز اسلام زنده باشد.
امام حسین (ع) با راه و روش یزید موافق نبود. او برای حقیقت ایستادگی کرد و فقط به سخنان خدا گوش سپرد.
 
یک نمونه فعالیت و کاربرگ برای یاد گرفتن درس‌هایی که امام حسین (ع) در قصه کربلا به ما یاد دادند:
از یکی از دانش آموزان کلاس بخواهید تا از کلاس بیرون برود. به بقیه بچه‌ها بگویید که می‌خواهیم یک آزمایش انجام دهیم.” وقتی من به شما میوه سیب را نشان دادم، شما باید بگویید نام این پرتقال هست”!
دانش آموزی که بیرون کلاس منتظر هست، برگردد. میوه‌های مختلفی را به گروه دانش آموزان نشان دهید و بخواهید نام آنها را ببرد. وقتی نوبت میوه سیب رسید همانطور که قبلا با بچه‌ها توافق کرده بودید، نام آنرا پرتقال صدا می‌زنند. عکس‌العمل دانش آموزی که در جریان بازی نیست را ببینید.! آیا او هیچ حرفی نمی‌زند یا نه مخالفت می‌کند؟
 
توضیح دهید که چطور با شجاعت می‌توان در برابر سخن یا کار نادرست کسی مخالفت کرد. شما باید حتی اگر بقیه با شما همسو و موافق نبودند، حرف حقیقت را بزنید. محرم زمانی هست تا ما درس بگیریم و مانند امام حسین (ع) رفتار کنیم.در ادامه دانش آموزان را بیشتر با سختیهای مقاومت کردن برای گفتن حقیقت آشنا کنید.
 
امام حسین (ع) درسهای زیادی در کربلا به ما یاد دادند.یکی از آن درسها در قصه کربلا ایستادگی برای رسیدن به حفیفت هست. 
 
 
 
یک درس از قصه کربلا “اطاعت خدا”
در هر انتخابی ما اول باید رضایت خدا را در نظر داشته باشیم. برای انتخاب صحیح باید به سخنان خدا گوش کنیم و آنرا اجرا کنیم.
 
اطاعت خدا یعنی همیشه هر آنچه او از ما خواسته را انجام دهیم. وقتی ما مطمئن نیستیم که چه کاری انجام دهیم باید فکر کنیم که آیا این کار خدا را خوشحال می‌کند یا نه؟
وقتی امام حسین (ع) نخواست با یزید بیعت کند، یزید عصبانی شد و تصمیم گرفت امام را به قتل برساند. امام خانه‌اش را به سمت مدینه ترک کرد. در راه به سمت کوفه یکی از سربازان سپاه یزید بنام حور راه امام را بست و اجازه ندداد به کوفه بروند. امام حسین (ع) سعی کرد برای حور توضیح دهد که راه و روش یزید اشتباه هست و او نمی‌تواند به حرف‌های چنین شخصی گوش دهد و دنباله رو او باشد. حور گفت که یزید رهبر ما هست و من باید از قوانین او اطاعت کنم و هر آنچه بگوید قبول دارم.
 
 
 
امام حسین (ع) دیدند که حور و سپاه‌ او تشنه هستند و در بیابان هوا گرم هست برای همین به آنها و سوارانشان آب دادند.با وجود اینکه آنها با امام رفتار خوبی نداشتند ولی امام حسین (ع) مهربان بودند و حتی با کسانیکه به او خوبی نمی‌کردند نیز رفتار خوبی داشتند.
بعدها حور شنید که امام و فرزندانشان در خمیه‌گاه تشنه هستند و او به این فکر کرد که تصمیم گرفته بوده اطاعت یزید را بکند و این رفتاری که یزید با امام دارد آیا رضای خدا هست یا نه؟ نه! حور متوجه شد که بجای اطاعت خدا از یزید اطاعت می‌کرد و انتخاب اشتباهی کرده بود. حور وقتی متوجه شد راه امام حسین (ع) درست هست و هر آنچه انجام می‌دهد همان هست که خدا خواسته است، به سوی امام برگشت و یکی از یاران کنار دست امام حسین (ع) شد.
 
 
بعد از تمام شدن روایت سوال‌های زیر را از بچه‌ها بپرسید:
بحث در مورد اهمیت تصمیم گیری ……ما هر روز چه تصیم‌هایی می‌گیریم:
 
چه بپوشیم، هوای سرد برفی چه بپوشیم/ هوای گرم تابستان چه بپوشیم
چه بخوریم، غذای سالم یا غذای ناسالم
چه انجام دهیم، آنچه مادرمان خواسته یا آنچه خودمان دوست داریم
با چه کسی دوست شویم، مهربان یا هر کس که بود
ما همیشه انتخابهایی داریم. امام هم همینطور انتخاب داشتند. آیا امام حسین (ع) باید به حرف یزید گوش می‌داد یا به حرف خدا؟ باید می‌جنگید یا ولش می‌کرد؟ امام حسین (ع) خدا و راه خدا را انتخاب کردند و همیشه آنچه خدا خواسته بود را انجام دادند.


مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات